Thursday, October 28, 2004
● سخن از نور است وپنجره های باز
........................................................................................وهوای تازه وزمینی که ز کشت دیگر باروراست! ... و تولد و تکامل و غرور! هو الحبیب ماه و پیامبر با پیمان وصلت، پیمانه وصل پر می کنند. و سر می کشند از پنجره انتظار تا آرزوی وصال. پیمانشان مبارک. □ نوشته شده در ساعت 01:00 توسط نخورده مست Monday, October 25, 2004 ........................................................................................ Thursday, October 14, 2004
● هر کدام به یک سو:
........................................................................................1) دردور دست به سوی هدفش، علم 2)چین و ماچین بهر لقمه ای نون و بوقلمون 3)در تدارک شروع زندگی مشترک 4) دماغ تو بالشت ، یک انگل سردرگم ما چهار تا وجه شبهمون چی بوده که با هم دوست شدیم ؟ □ نوشته شده در ساعت 01:26 توسط دیوانه Sunday, October 10, 2004
● من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است.
........................................................................................من اینجا بس دلم تنگ است... □ نوشته شده در ساعت 23:09 توسط نخورده مست Thursday, October 07, 2004 ........................................................................................ Wednesday, October 06, 2004
● خداحافظ زمر...
........................................................................................(اینم برای اون کسانی که آه و ناله راه انداخته بودن که اون مطلبت(!) چی شد...) □ نوشته شده در ساعت 17:12 توسط آقای نجار Monday, October 04, 2004
● آقای پیامبر پس چی شد، قرار بود یه چیزی اینجا بنویسی و ما فوری جوابشو بدیم، پس چی شد. ای بابا، نه مثل اینکه سرت خییییییییییییلی شلوغه.
........................................................................................□ نوشته شده در ساعت 14:00 توسط نخورده مست Friday, October 01, 2004
● بنده از فردا زندگی دانشجویی رسمیم دوباره شروع میشه، خب مبارکه.
........................................................................................دیروز دوباره فیلم بد جوری یاد هندستون کرد، دوباره تو فرودگاه دو تا بگ پکر دیدم، با با برو بچ پشین بریم یه جایی، ای بابا . فعلا همین، خبری نیست جز دلتنگی برا بارون. □ نوشته شده در ساعت 22:26 توسط نخورده مست
|
|